انعکاس ها...

ساخت وبلاگ
ما تکامل ابعاد واقعه هاییم ما انکسار قصه هاییم اما زمان ناپیمودنی! انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

چه سال ها اسفند بر آتش چهارشنبه ها ریخت و... چشم سرما کور شد امسال که اسفندی نماند چشم بهاران کور شد! *این شهر در اسفند سال 1397 در فیس بوک به عنوان خاطره یادآوری شد و آن روز مصادف با فوت مادربزرگم بود. انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

سوگند به بلوغ جوانه‌ها سوگند به آبروی رنگ‌ها سوگند به سرافرازی آفتابِ هستی سوگند به واژگان خوشبختی سوگند به حرمت یکتای تنهایی ...که من یاد تو هستم! سوگند به خود تو که معنای سوگندی، من یاد تو هستم! تو با من چه کرده‌ای که... اینچنین یاد تو هستم؟! انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

رو به مقصد صبح از سمت شب ماه کوچ ‌کرد از پیچ کوچه ها عاشقی می‌خواند: خوشا کاروانی که شب راه طی کرد... «برای کوچ هنرمند کم نظیر عباس کیارستمی» انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

«در وصف سفالینه ای در موزه» در تو چه نهفته؟! در تو جز سفال و رنگی بی رمق و شکاف چه نهفته؟ در تو وجودِ حاضرِ غایبِ حوا در تو گام‌های آدم تنها در تو خون جوشنده هابیل در تو خنده‌های کودکان نجیب در تو لمس دست زحمتکش در تو راز روزگاران در تو صدای برکت خواهی قبیله می آید در تو صداست که طنین می‌اندازد... در تو جهانی نهفته! جهانی خاموش! انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

آزمندی نابرادرانم را به خاک سپردم اما...همچنان تو هستی تویی که نزدیک ایستاده ای! و من که دور افتاده ام! به خاکی که از خونم، خروشید سوگند! در این "عصر حجر" پیوسته باید مقیم تو بود تا که "هابیل وار" سربلند بود! انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

در رود امروز پیراهن دیروز را شستم بادهای اقبال به این سو نوزیدند آفتاب بخت از همیشه پاییزی تر! نفس هایم می آید و میرود... از سایه تو هم خبری نیست من به سر پنجه های جوهری قلم مرهم نهادم... وبه سر شکستگی علم انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

چو سرباز میدان بی بازگشت بی وداع رخت باختم یک تنه در این صفحه سیاه و سفید شدم چون اسب نجیب سپید بی سرزمین بی تخت شدم شاه و وزیر خویش در این صفحه مات شدم رمیده، کیش! انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

ای اسفند ماه ای سرود زودهنگام چکاوکان! ای شروع لبخند کودکان با من مگو که دور میشوم از روزگار کودکی... آخر تو ای تمام سال! تو ای" نو نوار" دروغکی روز خاکسپاری مادربزرگ انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44

و آن آخرین نبوت موعظه شد نه حج وداعی بود نه شام آخری نبوتِ قرن های "آخر_زمان" بود کتاب مقدسی در میان نبود در غار تاریکی نوری ننوشت پنج یا هفت یا دوازده در کار نبود رمز قرن ها برملا می‌شد شکوه شهرهای شهیر ویران می‌شد ...انگشت بر سر ما نهادند و فرمودند: اینک نان اینک جان اینک آزادی و... ما ایمان آوردیم آری برملا می‌شد آنان که میراث انبیا می‌خوردند پنج و هفت و دوازده را چه باوقار چه دلقک وار ادا در می آوردند و سرانجام برملا می‌شد که ما ایمان آوردیم که آخرین انعکاس ها......
ما را در سایت انعکاس ها... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : enekasha بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 6 دی 1401 ساعت: 19:44